من چه دارم ...هیچ
تــو به اندازه ي تنهايـــي مـــن خوشبخــتي
من به اندازه ي زيــبايي تو غمــگينم
چه اميد عبثــي
مــن چه دارم كه تــو را در خور ؟
هيـــچ
مــن چه دارم كه سزاوار تــو ؟
هيــــچ
تــو همه هستي مــن ، هستـــي
تـــو همه زندگي مــن هستي
تــو چه داري ؟
همــه چيز
تو چه كــم داري ؟
هيــــــچ
قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟
از کجا وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی، اما، اما
گرد بام و در من بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند